نورالدینی
نظر نهایی در مورد نام گذاری کلام جدید:
اگر ما قائل به تفاوت ماهوی میان علم کلام قدیم و جدید شویم آنگاه اشکالات متعددی بر این نظریه وارد می شود از جمله این که ؛ موهم این معنا خواهد بود که مبانی و تفکرات قدیم و سنتی ما غلط بوده است و یا حداقل جوابگو نیییست اما اگر ما قائل به تفاوت ماهوی این دو علم نشویم همچنانکه نظر استاد نیز همین است و فقط وصف جدید بیانگر تحول در این علم باشد و هیچ یک از محذورات را در پی نخواهد داشت.
اما بر ما است که این نکته را نیز تذکر داده و جا بیندازیم که این واژه و وصف جدید نباید این را به ذهن تداعی کند که "نباید از آیات و روایات کمک بگیریم " و یا "این مسائل و بحث های سنتی غیر علمی است " بلکه مثل سابق باید در هر جا که ممکن است تا درون دینی بحث شود از بحث درون دینی غافل نباشیم تا راه علما و سلف صالح خود را به خوبی پاس بداریم. و برماست که بتوانیم جا بیندازیم که ما از واژة جدید تفاوت ماهوی را اراده نمی کنیم و آن را غلط می دانیم.
البته اگر به این مهم که عرض شد نتوانیم برسیم، آن گاه ما واژه جدید را استفاده خواهیم کرد و هم زبان می شویم با کسانی که ادعای تفاوت ماهوی کلام قدیم و جدید را دارند و لذا این واژه برای مخاطبان و مخصوصا تازه واردان در این علم امر را مشتبه می کند .
و لی این اشکال که شما "اگر در علم کلام قائل به استفاده از وصف جدید هستید باید در علومی مثل فقه نیز همین سخن را بگوئید و از فقه جدید سخن بگویید" وارد نیست چرا که در آن ها این جهش ویژه صورت نگرفته و تنها مسائل آن افزایش یافته است . ثانیا ما این واژه جدید را به صورت انحصاری برای علم کلام نمی دانیم و اگر روزی این تحولاتی که در علم کلام ایجاد شده در علمی مثل علم کلام هم اتفاق بیفتد ان گاه آن ها نیز محق اند تا از این واژه به عنوان نقطة‌عطفی در تاریخ آن علم استفاده کنند . اما به نظر ما زمان چنین اقدامی فرا نرسیده است .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ :
