بسم الله الرحمن الرحیم
کلام جدید یا کلام قدیم یا هر دو ؟
در منازعه بر سر اینکه آیا کلام جدید بسان علمی نو پا و نو ظهور قابل پذیرش است یا خیر ، سخنها بسیار است و قلمهای اندیشه وران حوزه دین در کار. برخی کلام جدید را چیزی جز بزک تازه بر پیکره پولادین کلام سترگ قدیم نمی پندارند و برخی دیگر چونان استاد ارجمند و فاضل ما ، خود را نظاره گر رویش و پویش نهالی نو پا و با طراوت در کنار درخت تنومند و سر به فلک کشیده کلام قدیم می دانند و بر این غنچه نو رسیده ی روییده در گلبن پژوهشهای دینی ، نام کلام جدید می نهند .
نگارنده این سطور که از افتخاراتش حضور در محضر آن استاد فرزانه است ، تراوش بی مقدار و ارج ذهن خویش را بی پاسخ نگذارد ه و آنرا بر زبان قاصر خویش جاری و ساری می سازد و در مقام پرسشگری بر می آید و به حضرت استاد عرضه می دارد که : آیا شاخ و برگ این منازعات را میوه ای شیرین در پی است ؟
و استاد مشفق پاسخ می دهد :آری ؛ آنگاه که کلام جدید را بسان مجموعه و منظومه ای بسامان در آوریم و سامانه ی پر دامنه ی آنرا به رسمیت بشناسیم ، در مقابل سیل شبهاتی که جدیدند و نو پدید ، دست بر دامن با کفایت این علم می زنیم و جلو دست افشانی و پایکوبی منکران و معاندان را می گیریم و اصحاب تردید را به ساحل امن نجات رهنمون می شویم ؛ خاستگاه شبهه جدید را با دستگاه علمی جدید به خوبی شناسایی کرده و با نگاهی همه جانبه که از ظرائف و طرائف علمی غافل نیست در مقام پاسخگویی بر می آییم . این است مهمترین اثر و ثمر به رسمیت شناختن کلام جدید .
اما ذهن دیر یاب این حقیر فقیر کمتر از قطمیر سر تا پا تقصیر ! از سر انجام وظیفه !! می پرسد :
1. آیا نمی توان کلام جدید را در کلام قدیم اشراب کرد و از دو گانه انگاری اجتناب ؟ به گونه ای که آن فایده مذکور نیز تامین گردد ؟
2. چرا این راه را در قبال دانشهایی چون فلسفه نمی پوییم و بر ضرورت تاسیس فلسفه جدید داد سخن سر نمی دهیم و بر بیداد کج اندیشان کهنه پرست فریاد بر نمی آوریم ؟
3. می دانیم که تطور و تکامل خاصیت ذهن بشر است که سازنده و پردازنده علوم است . اگر ده سال دیگر کلامی جدیدتر از « کلام جدید » سر بر آورد نام آن چه خواهد بود ؟ و اگر ده سال بعد از آن کلام جدیدتر ، کلامی دیگر ، آن چه ؟ و ... ؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ :
