در باب این سوال که آیا می توان قید جدید را به کلام افزود و از کلام جدید سخن به میان آورد یا آنکه ما صرفا با مسائل جدید کلامی رو به رو هستیم، بایستی ابتدائا به بحث از ملاک وحدت و تمایز علوم پرداخت و البته باید توجه داشت که ملاک وحدت علم لزوما همان ملاک تمایز نمی باشد که این بحث خود احتیاج به گفتاری مستقل دارد که در این نوشتار از همان تصور معروف که این دو را یکی می دانند استفاده می کنیم.
اگر ملاک وحدت علوم را امری اعتباری بدانیم در این صورت هیچ اشکالی وجود ندارد که از کلام جدید به عنوان رشته مستقلی از علم سخن بگوئیم، هر چند که به نظر می رسد که گزارش این نظریه به صورت ساده ای که بیان شد چندان صحیح نباشد و قائلان به این نظریه خود نمی پسندند که تنها با اعتبار صرف، علمی را تبدیل به دو علم نمود و یا به صرف اعتبار، علم ریاضی را با علم کلام مخلوط نموده و علمی جدید به عنوان کلاضی! ایجاد کنیم. ترکیب محتوای این دو علم به همان مقدار مضحک است که ترکیب این دو اسم مضحک می نماید.
اگر ملاک وحدت علم را غرض بدانیم، چنانچه که مرحوم آخوند خراسانی و بسیاری از بزرگان به آن معتقدند، در این صورت بعید می نماید که بتوان از رشته علمی جدیدی سخن به میان آورد، چرا که غرض از کلام در طول تاریخ تبیین اعتقادات مذهب خاص و دفاع از این اعتقادات می باشد، که اکنون نیز همان مسیر را طی می نماید.
اگر ملاک وحدت علم را موضوع بدانیم باز با همان مشکل سابق مواجه می شویم، ولی اگر ملاک وحدت علم را مسائل بدانیم در این صورت می توان از علم مستقل سخن به میان آورد، اما مشکلی که در این میان وجود دارد این است که مشکل بتوان مسائل را ملاک وحدت علم دانست.
این نوشتار نه به دنبال آن است که یکی از این امور را به عنوان نظریه صحیح برگزیند و نه در صدد آن است که مطابق یکی از این احتمالات جواب قطعی به این سوال بدهد، بلکه صرفا به دنبال روشن ساختن اصل سوال و نمایان ساختن مسیر دسترسی به جواب می باشد.
تمام آنچه که تاکنون گفته شد در فرضی است که بخواهیم از کلام جدید به عنوان رشته ای مستقل در میان علوم سخن بگوئیم اما اگر مراد از کلام جدید مرحله ای متفاوت و متعالی از همان علم پیشین باشد، می توان گفت که افزودن این قید بی اشکال به نظر می رسد، البته باید توجه داشت که شبیه این قید را در هر رشته دیگری نیز می توان افزود و از ریاضیات جدید، فقه جدید، اصول معاصر و ... سخن به میان آورد و حتی می توان قیود متفاوت دیگری به هر علم افزود و از فقه شیعی، فقه ایران و .... سخن به میان آورد، هر چند که نباید از نظر دور داشت که این قیود تنها به نگرش، دوره، محدوده، سلائق و ... در این زمینه علمی اشاره دارد و علم را تبدیل به چند علم متفاوت نمی کند.لیست کل یادداشت های این وبلاگ :